سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دشمن ترینِ سخنان نزد خداوند ـ عزّوجلّ ـ، آن است که چون کسی به دیگری بگوید : «از خدا بترس»، آن شخص پاسخ دهد : «تو خودت را بپای» [و پندش را گوشنکند] . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

روز مبادا شعر بسیار زیبایی از قیصر امین پور

ارسال‌کننده : haftsin در : 89/5/17 4:34 عصر

وقتی تو نیستی
نه هستهای ما چونان که بایدند
نه بایدهای ما

مثل همیشه ،
آخر حرفم را
و حرف آخرم را
با بغض فرو می خورم

عمریست لبخندهای لاغر خود را
در دل ذخیره می کنم
باشد
برای روز مبادا
اما در صفحه های تقویم
روزی به نام روز مبادا نیست

آن روز هر چه باشد
روزی شبیه دیروز
روزی شبیه فردا
روزی شبیه همین روزهای ماست
اما کسی چه می داند
شاید امروز نیز
روز مبادا باشد

وقتی تو نیستی
نه هستهای ما چونان که بایدند
نه بایدهای ما

هر روز بی تو
روز مباداست !

از:قیصر امین پور




کلمات کلیدی : قیصر امین پور، روز مبادا

یک لحظه از نگاه تو کافی است - قیصر امین پور

ارسال‌کننده : haftsin در : 89/5/16 9:21 عصر

ای عشق، ای ترنم نامت ترانه‌ها
معشوق آشنای همه‌ عاشقانه‌ها
ای معنی جمال به هر صورتی که هست
مضمون و محتوای تمام ترانه‌ها
با هر نسیم، دست تکان می‌دهد گلی
هر نامه‌ای ز نام تو دارد نشانه‌ها
هر کس زبان حال خودش را ترانه گفت:
گل با شکوفه، خوشه‌ی گندم به دانه‌ها
شبنم به شرم و صبح به لبخند و شب به راز
دریا به موج و موج به ریگ کرانه‌ها
باران قصیده‌ای است تر و تازه و روان
آتش ترانه‌ای به زبان زبانه‌ها
اما مرا زبان غزل‌خوانی تو نیست
شبنم چگونه دم زند از بی‌کرانه‌ها
کوچه به کوچه سر زده‌ام کو به کوی تو
چون حلقه در به در زده‌ام سر به خانه‌ها
یک لحظه از نگاه تو کافی است تا دلم
سودا کند دمی به همه جاودانه‌ها




کلمات کلیدی : قیصر امین پور، یک لحظه از نگاه تو کافی است

کوه گریه میکند: آبشار، آبشار!

ارسال‌کننده : haftsin در : 89/5/16 9:14 عصر

سنگ ناله می‌کند: رود، رود بی‌قرار
کوه گریه می‌کند: آبشار، آبشار!
آه سرد می‌کشد باد، باد داغدار

خاک می‌زند به سر، آسمان سوگوار
سرو از کمر خمید، لاله واژگون دمید
برگ و بار باغ ریخت، سبز سبز در بهار
ذره ذره آب شد، التهاب آفتاب
غرق پیچ ‌و تاب شد، جست‌وجوی جویبار
در لبش ترانه‌ آب، از گدازه‌های درد
در دلش غمی مذاب، صخره صخره کوهوار
از سلاله‌ی سحاب، از تبار آفتاب
آتش زبان او، ذوالفقار آب‌دار
باورم نمی‌شود! کی کسی شنیده ‌است
زیر خاک گم شوند، قله‌های استوار؟
بی‌تو گر دمی زنم، هر دمی هزار غم
روی شانه‌ی دلم، هر غمی هزار بار
هر چه شعر گل کنم،‌ گوشه‌ی جمال تو!
هر چه نثر بشکفم، پیش پای تو نثار!

 

از: قیصر امین پور




کلمات کلیدی : قیصر امین پور، کوه گریه می‌کند: آبشار، آبشار!

شعر بسیار زیبایی از قیصر امین پور

ارسال‌کننده : haftsin در : 89/5/16 9:12 عصر

سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولى دل به پائیز نسپرده ایم
چو گلدان خالى لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم
اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم
اگر دشنه دشمنان، گردنیم
اگر خنجر دوستان، گرده ایم
گواهى بخواهید، اینک گواه

همین زخم هایى که نشمرده ایم!
دلى سر بلند و سرى سر به زیر
از این دست عمرى به سر برده ایم

 

از:قیصر امین پور




کلمات کلیدی : قیصر امین پور، سراپا اگر زرد و پژمرده ایم، ولى دل به پائیز نسپرده ایم

در این زمانه هیچکس خودش نیست

ارسال‌کننده : haftsin در : 89/5/16 9:10 عصر

در این زمانه هیچ‌کس خودش نیست
کسی برای یک نفس خودش نیست
همین دمی که رفت و بازدم شد
نفس ـ نفس، نفس ـ نفس خودش نیست
همین هوا که عین عشق پاک است
گره که خود با هوس خودش نیست
خدای ما اگر که در خود ماست
کسی که بی‌خداست، پس خودش نیست
دلی که گرد خویش می‌تند تار،
اگرچه قدر یک مگس، خودش نیست
مگس، به هرکجا، به‌جز مگس نیست
ولی عقاب در قفس، خودش نیست
تو ای من، ای عقاب ِ بسته‌بالم
اگرچه بر تو راه ِ پیش و پس نیست
تو دست‌کم کمی شبیه خود باش
در این جهان که هیچ‌کس خودش نیست
تمام درد ِ ما همین خود ِ ماست
تمام شد، همین و بس: خودش نیست

 

از: قیصر امین پور




کلمات کلیدی : قیصر امین پور، در این زمانه هیچ‌کس خودش نیست

   1   2      >